گزارش دوربین تسنیم از سومین روز جشنواره فیلم فجر|شلیک ابلق به تلویزیون فارسیزبان مبتذل در روز همراهی با تکتیرانداز + فیلم
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۹۸۲۲۱
روز سوم جشنواره فیلم فجر با کامبیز دیرباز، قهرمان را به سینما برگرداند و نرگس آبیار، "ابلق" را با بازی الناز شاکردوست و بهرام رادان به نمایش درآورد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روز سوم جشنواره فیلم فجر کمترین حاشیه را داشت و بیشتر منتقدین و کارشناسان محوِ "ابلق" و "تکتیرانداز" شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلم "ابلق" زنانه دیگری با دنیایی متفاوت از کارگردان "شیار143" را نشان میدهد؛ همانطور که خودش میگوید میان حقیقت یا مصلحت چالش ایجاد کرده است. آبیار این بار زنی حاشیهنشین و باحیا را به تصویر کشیده که میان حقیقت و مصلحت باید راه سومی را انتخاب کند. حالا باید دید اعتماد دوباره خانم کارگردان به زوج الناز شاکردوست و هوتن شکیبا برایش سیمرغ خواهد آورد یا خیر؟
فیلم دوم هم مربوط به یک قهرمان واقعی بود؛ قهرمانی به نام عبدالرسول زرین کارگردان فیلم علی غفاری است که در کارنامهاش بچه مهندس و استرداد قابل تأمل است. او همیشه دغدغه ساخت زندگی شهدا را دارد؛ حالا کامبیز دیرباز را با قهرمانی واقعی به جشنواره فیلم فجر آورد.
در روزهایی که فیلمهای هالیوودی تلاش میکنند با بتمن و اسپایدرمن، کودک و نوجوان را مخاطب خود کنند، غفاری و همکارانش نشان میدهند میتوان با ساخت چنین کارهایی، یک شهید تک تیرانداز ایرانی را الگوی نسل جدید کرد.
کارشناسان و هنرمندان مقابل دوربین تسنیم درباره این دو فیلم صحبت کردند که در ادامه میخوانید:
علیرضا غفاری منتقد و کارشناس سینما تأکید کرد: خانم آبیار از آن دست فیلمسازان زن شجاع ایرانی است که در مسیر فیلمسازیاش بسیار درست جلو آمده است و حالا دیگر با رویکرد جدید در سینمای اجتماعی حرفهای تازهای میخواهد بزند. به نظرمن همه حرف فیلم "ابلق" در سکانس پایانی است که ابلق رنگی است بین سفید و سیاه؛ در بین گیاهان هم گیاهانی که سبزند هم رگههای سفیدی در اطرافشان وجود دارد که به گیاهان ابلق معروفاند. این رگههای سفید درون سیاهی یا سفید درون سبزی رگههایی است که باید ذهن مخاطب جستجوگر را به سمت شناخت بنمایه و این رگههای ابلق ببرد.
وی افزود: به نظرم سکانس پایانی ابلق تنهایی زن را کامل تصویر میکند. زنِ تنهایی که برای اثبات ادعاهای خودش به شدت تنها میماند. از میان همجنسهای خودش تنها میشود. یعنی در میان آنها هم موافقینی پیدا نمیکند؛ موشها نقش تعیینکنندهای در این فیلم دارند؛ چه به لحاظ معدومکردنشان توسط مأموران شهرداری و چه به واسطه پلان پایانی که مدام زندگیشان را در لجنزار تکرار میکنند. نکته مهم جایی است که در معرکهگیری، موش توسط مار کبری خورده میشود. نیاز دارم بیشتر روی فیلم تعمق کنم تا کاملتر درباره آن صحبت کنم.
محمدحسین قاسمی تهیهکننده "ابلق" در گفتوگو با تسنیم خاطرنشان کرد: ما براساس دغدغههایمان فیلم میسازیم زمانی که "شیار 143" درباره مادران چشم انتظار دغدغهای داریم مطرح میکنیم و چه زمانی که به تروریستها، تکفیریها و تندروهای دینی پرداختیم هم دغدغه بود. فکر میکنم اثر خوبی است که بتواند تأثیر اجتماعی بگذارد و در "ابلق" سعی کردیم تأثیری در جامعه بگذاریم.
او به صحنهای که به شبکه فارسیزبان (جِم) اشاره انتقادی دارد، توضیح داد: نمیخواهم شعار بدهم اما براساس سبک زندگی آن اقشارِ روایت شده در "ابلق"، این تصویر نشان داده شد. ما آمدیم سبک زندگی را نشان دادیم که چطور میبیند و چه رفتارهایی دارد.
بعد از فیلم سینمایی "تکتیرانداز"، عباس جمشیدیفر که خودش در "شیشلیک" به ایفای نقش پرداخته است، گفت: نمونه کارهایی که براساس اتفاقهای واقعی ساخته شدهاند کم نداشتیم. در این چند سال به هر حال براساس اتفاقات واقعی ساخته شده، ارزشمند است و دیدن آنها هم خالی از لطف نیست.
سپس با کامبیز دیرباز گفتوگو کردیم که درباره تکتیرانداز ایرانی گفت: "من افتخار کردم که این نقش را به من سپردند؛ به شهدا تعصب دارم و برایم همیشه قابل احتراماند چون در همه دنیا به سربازانی که برای خاکشان جنگیدهاند سر تعظیم فرود میآورند. در واقع یکی از مهمترین قشرهایی که به آنها احترام میگذارند و برایشان محترماند همین سربازان جان برکفاند. هرچه قدر هم از این نقشها به من پیشنهاد شود حاضرم با جان و دل بازیشان کنم."
دیرباز به حضورش در سریال "درچشم باد" و خاطرهای از قبرستانی در لسآنجلس اشاره کرد و گفت: وقتی برای فیلمبرداری سریال "درچشم باد" به خارج از ایران (آمریکا) رفته بودم، گذرم به قبرستان شهر لسآنجلس افتاد و با صحنهای مواجه شدم که پرسیدم اینجا کجاست؟ گفتند مزار سربازهای آمریکایی است که به جنگ رفتهاند. احترامی که در بالاترین حد احترام جامعه است حتی بالاتر از احترام به رئیسجمهورشان! ما هم اینجا این احترام را قائلیم اما در خطر شامل مرور زمان شدن قرار گرفته است.
بازیگر نقش تکتیرانداز ایرانی (شهید عبدالرسول زرین) تأکید کرد: من میدانم جنگ چیست اما با نسلی روبروییم که نمیداند جنگ چیست؟ به هر حال ممکن است این احترام آرامآرام فراموش شود. از این دردناکتر، هنوز کسانی زندهاند که جنگ رفتهاند و ایثارگریها و بزرگمردیهایی کردهاند. یا دست ندارند و یا پا ندارند و امروز در آسایشگاه روانیها بستریاند. دارو ندارند و آنقدر درگیر مشکلات اقتصادیاند که پول ندارند داروی مُسکن بخرند.
وی خاطرنشان کرد: خیلی ناجوانمردانه است کسی که رفته سلامتی خودش را درخطر انداخته و بخشی از وجودش را در طبق اخلاص گذاشته تا وجبی از خاک این مرز و بوم کم نشود را به امان خدا رها کنیم. رزمندهای که شهید شده جایش خوب است؛ این مسائل دغدغههای من است؛ به عنوان نسلی که دهه پنجاهیام و در جنگ تنها 7، 8 سال داشتم و اینها را درک کردهام و نیاز داریم با این آثار نمایشی،این مفاهیم ارزشمند را برای مخاطبمان جا بیندازیم.
دیرباز در پاسخ به این سؤال که شهید عبدالرسول زرین به عنوان تک تیرانداز ایرانی با این فیلم سینمایی معرفی شد، قهرمانی که دغدغهاش در سینمای ایران احساس میشود و کودک و نوجوان ما به این مفاهیم نیاز دارند، افزود: ما هم دقیقاً تمام سعیمان را کردیم یک قهرمان در کنار قهرمانان دیگر که در سینمای ایران بودهاند، ثبت کنیم؛ تمام تلاشمان را به کار بستیم تا این قهرمان هم به ویترین ملی سینمای ایران اضافه شود.
گزارش دوربین تسنیم از دومین روز جشنواره فیلم فجر| شیشلیکخوری رضا عطاران و اکران فیلم 15+/ حکومت نظامی در جشنواره + فیلممتن و حاشیه روز دوم جشنواره فیلم فجر| شیشلیک نپخته مهدویان و خودکشی ستارهبازی!نشست خبری "تک تیرانداز"| گلایههای تند تهیهکننده به مسئولان اصفهانی و افتخار "دیرباز" به قهرمان ایرانی/ کارگردان: سعی کردیم به واقعیتها وفادار باشیمنشست خبری فیلم "ابلق"| پاسخ سختِ نرگس آبیار به سؤالی سخت/ چالشی که مطرح کردیم؛ حقیقت یا مصلحت؟گزارش دوربین تسنیم از اولین روز جشنواره فیلم فجر/ از آغاز سرد کرونایی تا طفره تهیهکننده "بیهمهچیز" از پاسخ به کنایه های فیلمش + فیلمانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: سی و نهمین جشنواره فیلم فجر سینمای ایران جشنواره فیلم فجر سی و نهمین جشنواره فیلم فجر سینمای ایران جشنواره فیلم فجر تک تیرانداز ایرانی جشنواره فیلم فجر دوربین تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۹۸۲۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
طالب آذرخش گفت: عاشق شعر عالمگیر ایران هستم و همچنین ادبیات معاصر فارسی را نیز دوست دارم. من از نمایشگاه کتاب تهران بازدید کرده و کتابهای شعر شاعران معاصر ایرانی را برای دوستانم سوغاتی بردم.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتابهای بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.
او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهرهای عزیز» را دوست داشته است.
طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران میداند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشتهام.
وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر میرسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتابهای جالبی در این نمایشگاه دیدم.
آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتابهای ادبیات کلاسیک را که سالها آرزوی دستیابی و مطالعهشان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ... را منتشر کردهاند، گفتگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتابهای جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.
این شاعر فارسیسرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقهمند است، گفت: نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتابها دسترسی داشتم موجب خشنودیام بود.
آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانیها و ایرانیها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما میخوانید، میخوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعرهایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوههای متفاوت است. اما همه اینها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه میخوانیم در شعر معاصر تاجیک هم میبینیم.
وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف میزنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمیبینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رماننویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفتهاند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتابهای فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزلهای او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از همزبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ میکنیم. من تاکید میکنم که شعر همزبان خود را منتشر میکنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.
آذرخش در بخش دیگری از این گفتگو به نقش نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب میشد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشورهای فارسیزبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم میداشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاههای صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار میشود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب میشد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفتگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقهمندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما میتوانیم کتابهایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد، چون تاجیکستانیها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث میشود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب میشود.
وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوندهای فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر میکنم سرحدات و مرزهای جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفتگو قرار گیرد. چون تاجیکستانیها هم به زبان فارسی سخن میگویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفتوآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتابهای تاجیکستانی به ایران و بالعکس میتواند عامل مهمی برای تقویت این پیوندها باشد.
سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی (ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار میشود.